ترجمه مقاله

ندام

لغت‌نامه دهخدا

ندام . [ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ ندیم . رجوع به ندیم شود. || (مص ) با همدیگر به مجلس شراب نشستن و همنشینی کردن . (منتهی الارب ). منادمة. رجوع به منادمة شود.
ترجمه مقاله