ترجمه مقاله

نرسک

لغت‌نامه دهخدا

نرسک . [ ن َ رَ ] (اِ) نرسنگ . نسک . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین از هرمزدنامه ). نام غله ای است که به عربی عدس گویند. (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا)(از جهانگیری ). عدس . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ نظام )(از محیط اعظم ) (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از منتهی الارب ). آن را نسک و مرجمک نیز گویند. (از جهانگیری ).
ترجمه مقاله