ترجمه مقاله

نرم دست

لغت‌نامه دهخدا

نرم دست . [ ن َ دَ ] (اِ مرکب ) نوعی از پارچه و جامه ٔ تنک و ملایم است که آن را به شیرازی نرمه گویند. (برهان قاطع) (از فرهنگ نظام ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جامه و پارچه ٔ تنک نازکی است که نرمه هم گویند. (فرهنگ خطی ) :
چو دال شرب سفید است و نرم دست بنفش
بیا بنفشه و نرگس به گلستان بنگر.

نظام قاری .


نرم دستی که به هجرانش شب اندر روزم
تافته روز من و مانده به عشقش افکار.

نظام قاری .


ترجمه مقاله