نرگس مسکین
لغتنامه دهخدا
نرگس مسکین . [ ن َ گ ِ س ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نرگس که تمام قسمت های آن سفید است :
همیشه تا گل سوری بُوَد به وقت بهار
چنانکه نرگس مسکین بُوَد به وقت خزان .
رجوع به نرگس شود.
همیشه تا گل سوری بُوَد به وقت بهار
چنانکه نرگس مسکین بُوَد به وقت خزان .
فرخی .
رجوع به نرگس شود.