ترجمه مقاله

نزاز

لغت‌نامه دهخدا

نزاز. [ ن ِ ](ع اِ) نزاز شرّ، نزیز شر؛ آنکه به بدی چسبان و ملازم است . (از منتهی الارب )؛ که از بدی دور نمی شود. (از المنجد). لزاز. (از اقرب الموارد). || (مص ) منازعة. منافسة. (از اقرب الموارد) (از المنجد).
ترجمه مقاله