ترجمه مقاله

نزاهة

لغت‌نامه دهخدا

نزاهة. [ ن َ هََ ] (ع مص ) نزیه گردیدن جای . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). پاک و پاکیزه گردیدن جای از فساد هوا و از مگسان ده . (ناظم الاطباء). نزه شدن جای . (از المنجد). نزاهیة. (منتهی الارب ). || دور ماندن جای از مردم و از آب و علف و آب خیز دریا. (ناظم الاطباء). || دوری گزیدن از همه ٔ ناخوشی ها و ناپسندی ها. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). دوری از مکروه . (ازالمنجد). دوری از هر مکروه . (از اقرب الموارد). || پرهیزکاری و دوری از بدی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پاکی از عیب . (آنندراج ). عفیف بودن . (از المنجد). دوری از بدی . (اقرب الموارد). || اکتساب مال است بدون خاری و بی آنکه به دیگری ستم شود. (از تعریفات ) (از اقرب الموارد). || نزد بلغا عبارت است از آنکه شاعر یا نویسنده در هجو و نکوهش دیگران کلمات ناسزا و الفاظ زشت به کار نبرد، چنانکه نقل است از ابی عمروبن العلاء پرسیدند که : نیکوترین هجا چیست ؟ گفت : آن است که آنچه درنکوهش کسی سروده باشی اگر برای دوشیزه ٔ پرده نشین بسرائی آن را زشت نشمارد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ).
ترجمه مقاله