ترجمه مقاله

نزف

لغت‌نامه دهخدا

نزف . [ ن ُ ] (ع اِمص ) برکشیدگی آب چاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). استخراج همگی آب چاه . (از اقرب الموارد). اسم است از نَزْف . (از معجم متن اللغة). رجوع به نَزْف شود. || ضعفی که بر اثر روان شدن خون بسیار عارض شود. (از ذیل اقرب الموارد از تاج العروس ) (از معجم متن اللغة). و آن اسم است از نَزْف . (از معجم متن اللغة). و گفته اند نزف جراحتی است که خون انسان از آن جاری شود. (از ذیل اقرب الموارد از تاج العروس ).
ترجمه مقاله