ترجمه مقاله

نزل

لغت‌نامه دهخدا

نزل . [ ن َ زِ ] (ع ص ) جائی که اکثر در آنجا فرودآیند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || خط نزل ؛ خط مجتمع و فراهم آمده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مکان نزل ؛ جای درشت و سخت زود سیل آور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). زمین سختی که به اندک باران سیل از آن جاری می شود. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله