ترجمه مقاله

نزیکات

لغت‌نامه دهخدا

نزیکات . [ ن َ ] (ع ص ، اِ) مردم فرومایه و بد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شرارالناس . (اقرب الموارد) (قاموس ) (المنجد). مثل اینکه جمع نزیکة باشد. (منتهی الارب ). || شرور از بزها. (از ناظم الاطباء). شرارالمعزی . (اقرب الموارد) (ازتاج العروس ). بز ردی و هیچکاره . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله