ترجمه مقاله

نسبت پذیر

لغت‌نامه دهخدا

نسبت پذیر. [ ن ِ ب َ پ َ ] (نف مرکب ) قبول نسبت کننده . تعلق پذیر. مربوط. متعلق :
همه بود را هست اوناگزیر
به بودِ کس او نیست نسبت پذیر.

نظامی .


ترجمه مقاله