ترجمه مقاله

نسودی

لغت‌نامه دهخدا

نسودی . [ ن َ ] (اِ) این کلمه تصحیف پسودی یا بسودی است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) . برزیگر. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ). زراعت کننده . (برهان قاطع). مزارع . (انجمن آرا) (آنندراج ). گروهی که به کشت و زراعت مشغولند. (ناظم الاطباء). و این قسم سیم است از چهار قسم طوایف انسان که جمشید قرار داد. (از برهان قاطع). فردوسی در ذکر طبقات چهارگانه ٔ مردم در زمان جمشید گوید :
نسودی [ ظ: پسودی ] سه دیگر گُرُه را شناس
کجا نیست بر کس از ایشان سپاس .

(از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).


و نیز رجوع به کاتوزی و نیساری و اهنوخوشی شود.
ترجمه مقاله