ترجمه مقاله

نشاط

لغت‌نامه دهخدا

نشاط. [ ن َ/ ن ِ ] (اِخ ) عبدالوهاب (میرزا ...) اصفهانی ، ملقب به معتمدالدوله و متخلص به نشاط. از فاضلان و شاعران و خوشنویسان قرن سیزدهم و از مقربان دربار فتحعلی شاه قاجار است . به سال 1244 هَ . ق . درگذشت . او راست :
طفلان شهر بی خبرند از جنون ما
یا این جنون هنوز سزاوار سنگ نیست .
مائیم و دلی خراب و آن نیز
یک روز به اختیار ما نیست .
تمام سوخته دودی نداشت بر سر آتش
تو کز جفا بخروشی خموش باش که خامی .
راز رندان خرابات مپرسید از ما
به کسی راز نگویند که گوید به کسی .

#


طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
اختران فلکی را اثری در ما نیست
حذر از گردش چشم سیهی باید کرد
نه همین صف زده مژگان سیه باید داشت
در صف دلشدگان هم نگهی باید کرد
شب که خورشید جهانتاب نهان از نظر است
قطع این مرحله با نور مهی باید کرد
گر مجاور نتوان بود به میخانه نشاط
سجده از دور به هر صبحگهی باید کرد.
و رجوع به مجله ٔ یادگار سال پنجم شماره ٔ اول و دوم ص 142 و فارسنامه ٔ ناصری ج 1 ص 275 و پیدایش خط و خطاطان ص 252 و سبک شناسی ج 3 ص 332 و مجمع الفصحا ج 2 ص 509 و ریاض العارفین ص 312 و طرائق الحقایق ج 3 ص 121 و تاریخ ادبیات براون ج 4 ص 200 و ریحانة الادب ج 4 ص 193 و تاریخ اصفهان ص 147 و تاریخ ادبیات اته ص 201 و صبح گلشن ص 518 شود.
ترجمه مقاله