ترجمه مقاله

نشستنی

لغت‌نامه دهخدا

نشستنی . [ ن ِ ش َ ت َ] (ص لیاقت ) هر جائی و یا هر چیزی که بر آن می نشینند. || هر آنچه بر آن سوار می شوند، مانند اسب و اشتر و اراده و کشتی و جز آن . (ناظم الاطباء). || قابل سکونت . درخور سکنی که منزل کردن و اقامت کردن در آن شاید: این خانه دگر نشستنی نیست .
ترجمه مقاله