ترجمه مقاله

نشست و خیز کردن

لغت‌نامه دهخدا

نشست و خیز کردن . [ ن ِ ش َ ت ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نشست و خاست کردن . معاشرت کردن . رفت و آمدداشتن . هم نشینی کردن : گفتند چرا بزرگ شمابا گنهکاران نشست و خیز می کند. (دیاتسارون ص 116).
ترجمه مقاله