ترجمه مقاله

نصبة

لغت‌نامه دهخدا

نصبة. [ ن َ ب َ ] (ع اِ) واحد نصب است به معنی نشانه ٔ برپا کرده شده ، علم منصوبه . (از اقرب الموارد). رجوع به نصَب شود. || دام برپا کرده و آنچه در مقابل هجوم دشمن برپا میکنند. (ناظم الاطباء). || در اعراب ، علامت نصب . (از المنجد). || آن را بر غرسه ٔ [ : قلمه ٔ درخت ] آماده برای نصب [ : کاشتن ] هم اطلاق کنند. (از المنجد).
ترجمه مقاله