ترجمه مقاله

نصب العین

لغت‌نامه دهخدا

نصب العین . [ ن َ بُل ْ ع َ ] (ع اِ مرکب ) مدنظر. منظور خاطر. مقابل چشم . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). نصب العین ، معمولاً به فتح اول خوانده میشود ولی در اصل به ضم است و بعضی ها در صحت فتح تردید کرده اند، با این حال در این بیت خاقانی گوید :
فقر کن نصب عین و پیش خسان
رفع قصه مکن نه وقت جر است
به قرینه ٔ «رفع» و «جر» آن را مفتوح باید خواند. (از نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز).
- نصب العین قرار دادن ؛ در نظر داشتن . پیش چشم داشتن . فراموش نکردن .
- نصب العین کردن ؛ پیش چشم کردن . در نظر داشتن .
ترجمه مقاله