ترجمه مقاله

نصب

لغت‌نامه دهخدا

نصب . [ ن َ ص َ ] (ع اِ) نشان برپای کرده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عَلَم منصوب . (متن اللغة). || آنچه برپا کنند بهر پرستش . (غیاث اللغات ). نُصُب . نَصب . (غیاث اللغات ). || بت . (غیاث اللغات ). نَصب . جبت . بُدّ. طاغوت . صنم . وثن . (یادداشت مؤلف ). || رنج . سختی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رنجوری . (یادداشت مؤلف ). تعب . (متن اللغة). عناء. (المنجد). نَصب . (متن اللغة). || (مص ) مانده گردیدن و رنج دیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از المنجد). رنجه شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100). رنجور شدن . (یادداشت مؤلف ). || کوشش . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). جد و اجتهاد کردن در کاری . (از المنجد). قال اﷲ تعالی : فاذا فرغت فانصب (قرآن 7/94)؛ ای بالعبادة. (منتهی الارب ). || ایستاده شدن شاخ های گوسپند. (از منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله