ترجمه مقاله

نصرانی

لغت‌نامه دهخدا

نصرانی . [ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب است به شهر ناصره به خلاف قیاس . (از المنجد) (از اقرب الموارد). || منسوب است به نصران . (منتهی الارب ). || آن که پیرو دین عیسی مسیح است . (از المنجد). ترسا. (دهار) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100). عیسوی مذهب ، چرا که یکی از اسمای عیسی علیه السلام ناصری است .، از آن که مولد آن جناب قریه ٔ ناصره بوده است از مضافات بیت المقدس در ولایت شام و این نسبت به حذف الف است و زیادت الف و نون چنان که در حقانی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : در کتاب معارف خوانده ام که ترسایان رانصرانی از آن خوانند که آن دیه که مسیح بدان فرود آمد ناصرة خواندندی از زمین خلیل . (مجمل التواریخ ).
گر آب چاه نصرانی نه پاک است
جهود مرده می شوئی چه باک است .

سعدی .


دیگری گفت پدرش نصرانی بوده . (گلستان ).
ترجمه مقاله