ترجمه مقاله

نصول

لغت‌نامه دهخدا

نصول . [ ن ُ ] (ع مص ) ماندن پیکان در محل فرورفتگی و بیرون نیامدن . (از ناظم الاطباء). محکم شدن پیکان در جای چنانکه بیرون نیاید. (تاج المصادر بیهقی ). || بیرون آمدن نصل . (از المنجد). رجوع به نَصل شود. || بیرون آمدن نیزه و جز آن از محل خود. (از ناظم الاطباء). || بیرون افتادن پیکان از تیر. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). بیرون آمدن پیکان از تیر. (از تاج المصادر بیهقی ). || بیرون آمدن موی از خضاب . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). خارج شدن ریش از خضاب . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (از المنجد). || برآمدن سم از ستور. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). بیرون آمدن سم از جای . (از تاج المصادر بیهقی ). خارج شدن حافر ستور از جایش و افتادن آن . (از اقرب الموارد). || برآمدن زهر از نیش مار و کژدم و زایل گردیدن اثر آن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (از المنجد). || زایل شدن رنگ حنا از دست . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). زایل شدن خضاب . (تاج المصادر بیهقی ). || (اِ) ج ِ نصل . رجوع به نصل شود.
ترجمه مقاله