ترجمه مقاله

نصیبة

لغت‌نامه دهخدا

نصیبة. [ ن َ ب َ ] (اِخ ) زنی جراح که در جنگ احدچند تن از کسان و فرزندان وی کشته شدند و او با این همه به زخم بندی مجروحین اشتغال ورزید و سپس به جنگ پرداخت و چون زه کمانش گسیخت گیسوان خود را برید و زه کمان ساخت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نسیبة شود.
ترجمه مقاله