ترجمه مقاله

نضاض

لغت‌نامه دهخدا

نضاض . [ ن َض ْ ضا ] (ع ص ) حیة نضاض ؛ مار بی آرام . (فرهنگ خطی ). مار مضطرب و بسیارجنبان که در یک جای قرار نگیرد و هرکه را بگزد در حال هلاک شود. (ناظم الاطباء). صیغه ٔ مبالغه است و مؤنث آن نَضّاضة است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله