ترجمه مقاله

نضناض

لغت‌نامه دهخدا

نضناض . [ ن َ ] (ع ص ) حیة نضناض ؛ مار بسیارجنبان و مضطرب که در یک جا قرار نگیرد و بسیار زهر که گزیده ٔ آن هلاک شود در حال ؛یا ماری که زبان بسیار بجنباند و بیرون آرد و درون برد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). مار بی قرار. (دهار).نضناضة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (متن اللغة).
ترجمه مقاله