ترجمه مقاله

نطس

لغت‌نامه دهخدا

نطس . [ ن ُ طُ ] (ع ص )طبیبان نیک زیرک . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). اطباءحاذق . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || ج ِ نَطِس است . (از متن اللغة). رجوع به نَطِس شود. || سخت پرهیزگاران از آلایش و چرک و ریم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). قوم نطس ؛ متقذرون . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله