ترجمه مقاله

نطع

لغت‌نامه دهخدا

نطع. [ ن ِ ] (ع اِ) گستردنی است از ادیم . (از منتهی الارب ). رجوع به نَطعشود. || مجازاً، مطلق فرش و گستردنی . نَطَع. نَطع. (آنندراج ). رجوع به نَطع شود. || آنکه زیر پای مردم واجب القتل اندازند. نَطع. نَطَعْ. (آنندراج ). رجوع به نَطع شود. || کام دهن که در وی شکن هاست . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نِطَع. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، نطوع .
ترجمه مقاله