ترجمه مقاله

نظام الدین قاری

لغت‌نامه دهخدا

نظام الدین قاری . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ] (اِخ )محمود یزدی ملقب به نظام الدین و مشهور به شاعر البسه . از شاعران قرن نهم است . وی به تقلید ابواسحاق معروف به بسحاق اطعمه (که توصیف طعامها را موضوع شاعری کرده بود) توصیف انواع جامه ها را موضوع شعر خویش قرار داد. دیوان البسه ٔ وی گذشته از قطعات پراکنده مشتمل است بر منظومه ٔ اسرار ابریشم ، جنگ نامه ، مخیطنامه ورساله ٔ آرایش نامه و رساله ٔ تعریفات و رساله ٔ صد وعظو نامه ٔ پشم با ابریشم . از حیات این شاعر اطلاع دقیقی در دست نیست . مطابق تحقیقی که ادوارد براون کرده است و با توجه به دوره ٔ حیات شاعرانی که اشعارشان مورد استقبال و تقلید نظام الدین واقع شده است می توان استنباط کرد که وی در حوالی سال 866 هَ . ق . حیات داشته است . از غزلیات اوست :
ز اطلس فلکم پرده ٔ در طنبی است
به طاقچه مه و خور جام و کاسه ٔ حلبی است
به پرده شاهد کمخا و جلوه گر میخک
بهم برآمده دستار کاین چه بلعجبی است
به صوف از آنجهت انگوره ای لقب کردند
که گه گهی لکه بر وی ز باده ٔ عنبی است
در اینکه صندلی بقچه کش به پایه رسید
سبب مپرس که آن را دلیل بی سببی است
وجب وجب همه شب چار شب بپیمایم
چه صرفها که مرا در نهالی عزبی است
به رختخانه ٔ قاری خرام و زینت بین
که متکای مهش گرد بالش طنبی است
ز نظم البسه ٔ قاری به پارسی گویان
((زبان خموش ولیکن دهان پر از عربی است )).

(از سعدی تا جامی صص 467-472).


ترجمه مقاله