ترجمه مقاله

نظر دادن

لغت‌نامه دهخدا

نظر دادن . [ ن َ ظَ دَ ] (مص مرکب ) رای خود اظهار کردن . (یادداشت مؤلف ). اظهار نظر کردن . ابراز عقیده کردن . || تخفیف دادن در خراج : سلطان به سخن او التفات نکرد و فرمود که من ایشان را [ سلجوقیان را ] نظر ندهم که مرا از امثال ایشان اندیشه تواند بود. (راحةالصدور راوندی ). نظر خواست از خراج سیستان و موفق نظر بداد هزارهزار درم . (تاریخ سیستان ). رجوع به نظر شود.
ترجمه مقاله