ترجمه مقاله

نعل ریختن

لغت‌نامه دهخدا

نعل ریختن . [ ن َ ت َ ] (مص مرکب ) سخت دویدن . نعل افکندن . نعل انداختن :
زید را اکنون نیابی کو گریخت
جست از صف نعال و نعل ریخت .

مولوی .


|| واماندن به علت دویدن و تاختن . خسته و مانده شدن و بجای منظور نرسیدن :
حاجتش نبود به سوی کُه گریخت
کز پی اش کره ٔفلک صد نعل ریخت .

مولوی .


ترجمه مقاله