ترجمه مقاله

نعمان

لغت‌نامه دهخدا

نعمان . [ ن ُ ] (اِخ ) ابن منذربن امری ٔ القیس اللخمی ، مکنی به ابوقابوس و معروف به نعمان ثالث ، از مشهورترین پادشاهان حیره در عهد جاهلیت است . وی به سال 592 م . بعد از پدرش به فرمان هرمز انوشیروان شاهنشاه ایران ، به امارت و پادشاهی حیره رسید و بیست و دو سال پادشاهی کرد و سرانجام در عهد سلطنت خسرو پرویز مورد غضب آن شهریار واقع شد و به فرمان او معزول و به خانقین تبعید گشت و تا زمان مرگ [ در حدود سال 15 قبل از هجرت ]در آنجا محبوس ماند، و به روایتی وی را به فرمان خسرو پرویز زیر پی پیل افکندند تا هلاک شد؛ و با مرگ وی حکومت لخمیین پایان گرفت . و به روایتی جنگ ذی قار به سبب قتل او برپا شد. وی مردی هوشمند و بی باک بود و در معارک چندی شرکت جست و چند تن از شجاعان عرب بدست او کشته شدند از آن جمله عبیدبن ابرص و عدی بن زید است . نابغه ٔ ذبیانی و حسان بن ثابت و حاتم طائی او را مدح گفته اند. وی شهر نعمانیه را بر کنار دجله بنا کرد. (از الاعلام زرکلی ج 9 ص 10) (تاریخ پادشاهان و پیامبران ص 112). رجوع به الکامل ابن اثیر ج 1 ص 171 و الصحاح ج 2 ص 340 و العرب قبل الاسلام ص 209 و الحورالعین ص 76 و ابن خلدون ج 2 ص 265 و الیعقوبی ج 1 ص 173 و المحبر ص 194 به بعد و الاغانی چ ساسی ج 20 ص 132 و رغبة الامل ج 4 ص 232 و العینی ج 2 ص 66 و مروج الذهب ص 201 و سرح العیون ص 201 و المرزبانی ص 236 و معجم البلدان ج 7 ص 9 و معجم ما استعجم ص 53 و غیره شود.
ترجمه مقاله