ترجمه مقاله

نعیب

لغت‌نامه دهخدا

نعیب . [ ن َ ] (ع اِ) آواز زاغ . (غیاث اللغات ). بانگ زاغ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (دهار). بانگ کلاغ . (مهذب الاسماء) (زمخشری ). غارغار. آواز کلاغ چون گردن بکشد، خلاف نعیق . (یادداشت مؤلف ) : و مبادا کی اسماع ما نعیب غراب فراق استماع کند. (سندبادنامه ص 40). || (مص ) بانگ کردن کلاغ . (تاج المصادر بیهقی ). نَعب . نعاب . نعبان . تَنعاب . (اقرب الموارد) (متن اللغة). رجوع به نَعب شود.
ترجمه مقاله