ترجمه مقاله

نغانغ

لغت‌نامه دهخدا

نغانغ. [ ن َ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ نغنغ. رجوع به نُغنُغ شود. || ج ِ نَغنَغ. (یادداشت مؤلف از بحر الجواهر). رجوع به نَغنَغ شود. || ج ِ نُغنُغَة. (یادداشت مؤلف ). || دو عضله در حلقوم : دو عضله ٔ دیگر است خاصه حلقوم را که آن را النغانغ گویند، بر کناره ٔ حلقوم نهاده است تا طعام و شراب را که به راه خویش فروخواهد رفتن یاری دهد تا آسانتر و زودتر فرورود، تا راه دم زدن را زحمت ندهد. (یادداشت مؤلف از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
ترجمه مقاله