ترجمه مقاله

نغش

لغت‌نامه دهخدا

نغش . [ ن َ ] (ع مص ) مضطرب گردیدن و لرزیدن و جنبیدن بجای خود. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). مضطرب شدن و حرکت کردن چیزی از جایش . (از متن اللغة). || میل کردن به سوئی . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد): نغش الیه ؛ مال . (متن اللغة). نغشان . (منتهی الارب ) (متن اللغة). || تکان خوردن و حرکت کردن پس از عارض شدن غشی . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).نغشان . (منتهی الارب ) (متن اللغة) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله