ترجمه مقاله

نغنغ کردن

لغت‌نامه دهخدا

نغنغ کردن . [ ن ِ ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب )در تداول عامه ، کوتاه کوتاه و بریده بریده زاری کردن کودک آنگاه که چیزی طلبد. ژکیدن . (یادداشت مؤلف ).
- نغنغ کردن چشم ؛ ضربان عین . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله