ترجمه مقاله

نغوشا

لغت‌نامه دهخدا

نغوشا. [ ن ِ /ن َ ] (اِ) نغوشا و نغوشاک را فرهنگ نویسان بدین معانی آورده اند: 1 - مذهب گبران . (اسدی ) (برهان قاطع) (صحاح الفرس ). مذهبی در کیش گبران . (اوبهی ). 2 - آتش پرست . (جهانگیری ) (برهان قاطع). گبر. مغ. (جهانگیری ). 3 - جهود. (اوبهی ) (صحاح الفرس ). 4 - صابئین ، از دینی به دینی گرایندگان ؛ یعنی از هر دینی چیزی را اخذ کردند، ملایکه می پرستند و زبور می خوانند و روی به کعبه نماز می گزارند. (برهان قاطع) (جهانگیری ). 5 - نام جهودی هم بوده است . 6 - ازدینی به دین دیگر نقل کردن . (برهان قاطع). مرحوم صادق هدایت این کلمه را از مجوس ، مگوش مشتق دانسته است . (مجله ٔ موسیقی سال 2 شماره ٔ 8 ص 35). ولی کریستن سن اصل کلمه را نیوشاگ دانسته است . (ایران در زمان ساسانیان ص 193). و آن صفت فاعلی است از نغوشیتن پهلوی = نغوشیدن = نیوشیدن ، به معنی شنونده و مستمع، و همین کلمه است که عرب آن را به «سماعون » ترجمه کرده است ، و آن پائین ترین - پنجمین - طبقه از طبقات مانویان است ، و من باب اطلاق جزءبه کل به همه ٔ مانویان اطلاق می شده است . بنابراین این کلمه ربطی به صابئین ندارد . (از متن و حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ص 2152).
ترجمه مقاله