ترجمه مقاله

نغوشه

لغت‌نامه دهخدا

نغوشه . [ ن ِ / ن َ ش َ / ش ِ ] (اِمص ) نغوسه . (برهان قاطع). رجوع به نغوسه شود. || گوش فرادادن به سخن دو کس که با هم آهسته حرف میزنند. (برهان قاطع). به معنی گوش فراداشتن که بینند چه سخن می گذرد. (فرهنگ خطی ). با نیوشه قیاس شود. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) :
من درین شیوه و ز قضای خدا
به نغوشه ستاده بر در یار.

مهذب خراسانی (ازرشیدی ).


ترجمه مقاله