ترجمه مقاله

نفاض

لغت‌نامه دهخدا

نفاض . [ ن ِ ] (ع اِ) نوعی از ازار طفلان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). ج ، نُفُض . || جامه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة). یقال : ما علیه نفاض ؛ ای شی ٔ من الثیاب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گستردنی است که بر آن برگ سمر و مانند آن افکنند. ج ، نُفُض . || برگ که بر آن [ گستردنی که بر آن برگ سمر افکنند ] ریخته شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || نُفاض . (منتهی الارب ). رجوع به نُفاض شود.
ترجمه مقاله