ترجمه مقاله

نفج

لغت‌نامه دهخدا

نفج . [ ن َ ] (ع مص ) برداشتن و بلند کردن پستان نوبرآمده پیراهن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از انجمن آرا) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). برداشتن پستان زن پیراهن را. (از تاج المصادر بیهقی ). بلند برداشتن پستان نوچه پیراهن را؛ یعنی بلندی که در پیراهن به سبب برآمدگی پستان به هم می رسد. (برهان قاطع). || بلند کردن و بزرگ کردن چیزی را . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || بیرون آمدن جوژه از خایه . (تاج المصادر بیهقی ). از بیضه بیرون آمدن جوجه ٔ ماکیان . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || برجستن خرگوش و دوان خاستن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). برجستن خرگوش . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). برجستن خرگوش و سبکی کردن . (از ناظم الاطباء). || برجهاندن خرگوش را. (از متن اللغة). || سخت وزیدن باد. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). یا ناگهانی وزیدن باد. (از متن اللغة). || پر کردن مشک آب را. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || افزودن مال را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله