ترجمه مقاله

نفع بردن

لغت‌نامه دهخدا

نفع بردن . [ ن َ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) سود بردن . بهره ور شدن . بهره مند شدن . فایده حاصل کردن :
از شکر نفع همی گیرد بیمار و درست
دشمن و دوست از ایشان همه می نفع برند.

ناصرخسرو.


ز الماس او بسکه دل نفع بُرد
توان سوده اش را به یاقوت خورد.

ملاطغرا (از آنندراج ).


ترجمه مقاله