ترجمه مقاله

نقالة

لغت‌نامه دهخدا

نقالة. [ ن َق ْقا ل َ ] (ع ص ) تأنیث نقّال . رجوع به نَقّال شود.
- سیم نقالة ؛ سیمی که بدان چیزی را از جائی به موضعی دیگر نقل کنند.
- ملک نقاله ؛ ملکی که اجساد مردگان را از اراضی متبرکه به برهوت و دیگر جاهای بد نقل کند. (یادداشت مؤلف ).
|| (اِ) نیم دایره ای از فلز یا جسم دیگر که پیرامون آن را به 180 یا 200 پاره ٔ برابربخش کرده اند، با این ابزار می توان زاویه ای برابر بازاویه ٔ دیگر کشید. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله