ترجمه مقاله

نقث

لغت‌نامه دهخدا

نقث . [ ن َ ] (ع مص ) شتابی کردن .(از منتهی الارب ) (آنندراج ). شتابی کردن در رفتار و کار. (از ناظم الاطباء). در راه رفتن یا در کار شتاب کردن . (از اقرب الموارد). || به سخن کسی را رنجانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سخن آمیخته گفتن .(از منتهی الارب ) (آنندراج ). سخن را در هم مخلوط کردن مانند درهم آمیختن طعام . (از اقرب الموارد). آمیخته و درهم گفتن حدیث را. (از ناظم الاطباء). || مغز بیرون آوردن از استخوان . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). مغز استخوان را بیرون آوردن . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نقت . (اقرب الموارد). || چیزی را کندن و از جائی به جائی بردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پوست بازکردن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || جای دفینه را کندن تا آن را بیرون بیاورند. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || (اِمص ) نمیمة. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله