ترجمه مقاله

نقش کند

لغت‌نامه دهخدا

نقش کند. [ ن َ ک َ ] (ن مف مرکب ) حکاکی شده . منبت کاری شده . که بر آن نقش و نگار کنده باشند :
پیش چوب و پیش سنگ نقش کند
ای بسا گولان که سرها می نهند.

مولوی .


ترجمه مقاله