ترجمه مقاله

نقیب

لغت‌نامه دهخدا

نقیب . [ ن َ ] (اِخ ) محمد سبزواری (میرزا...)،متخلص و مشهور به نقیب . از شاعران قرن یازدهم و از سادات سبزوار و از معاصران نصرآبادی است . او راست :
یاد عیش از تیره بختی نگذرد در خاطرم
عکس پیدا نیست در شبهای تار آئینه را.
دلم از صحبت نادردمندان شمع فانوس است
که با خود خلوتی از سوختن در انجمن دارد.
(از تذکره ٔ نصرآبادی ص 101) (ازنگارستان سخن ص 125) (از فرهنگ سخنوران ص 614).
ترجمه مقاله