ترجمه مقاله

نقیمة

لغت‌نامه دهخدا

نقیمة. [ ن َ م َ ] (ع اِ) نفْس . سرشت . (آنندراج ).نفْس و عقل و طبیعت . (ناظم الاطباء). میمون النقیمة؛ پاک نفْس . (منتهی الارب ). هو میمون النقیمة و النقیبة؛اذا کان مظفراً فیما یحاول . (متن اللغة). ابدالی است از نقیبة. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). لغتی است در نقیبة. (از متن اللغة). رجوع به نقیبة شود.
ترجمه مقاله