ترجمه مقاله

نماء

لغت‌نامه دهخدا

نماء. [ ن َ ] (ع مص ) گوالیدن . (از منتهی الارب ). افزون شدن . (دهار). نمو. زیاد شدن و افزون شدن مال و جز آن . (از اقرب الموارد). || بلند برداشتن و سیر افروختن آتش را. (از منتهی الارب ). بلند برافروختن و شعله ور ساختن آتش را. (از اقرب الموارد). || فربه شدن مردم . || برآمدن و بلند گردیدن آب . || برآمدن و افزون شدن رنگ . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). غلیظ و پررنگ شدن سیاهی خضاب بر دست و موی و پررنگ و سیاه شدن مرکب بعد از نوشتن . (از اقرب الموارد). || گران گردیدن نرخ . (از منتهی الارب ). بالا رفتن و گران شدن قیمت . (از اقرب الموارد). || برداشتن حدیث و خبر به کسی . || برداشته شدن سخن و حدیث . || سخن رسانیدن به وجه نیکوئی و اصلاح . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || منسوب نمودن به سوی کسی . (از منتهی الارب ). نسبت دادن کسی را به پدرش . (از اقرب الموارد). || ناپدید شدن شکار و مردن آن در جائی دور از چشم شکارچی . (از اقرب الموارد). || (اِمص ) افزونی . (دهار). زیادت . برکت . گوالش . (یادداشت مؤلف ). نما.
ترجمه مقاله