ترجمه مقاله

نمو

لغت‌نامه دهخدا

نمو. [ ن ُ ] (از ع ، اِمص ) نُمُوّ. رشد. بالش . پرورش :
آب عذب دین همی جوشد از او
طالبان را زآن حیات است و نمو.

مولوی .


رجوع به نُمُوّ شود.
ترجمه مقاله