ترجمه مقاله

نم

لغت‌نامه دهخدا

نم . [ ن َم م ] (ع مص ) سخن چینی کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (از منتهی الارب ). || فاش کردن سخن را به اشاعت و افساد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). فاش کردن خبر را به قصد فتنه انگیزی و ایجاد وحشت . (از ناظم الاطباء). || آراستن سخن را به دروغ . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || برآغالانیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). برآغالانیدن قوم را بر همدیگر و برانگیختن آنها را. (از ناظم الاطباء). || دمیدن و برآمدن بوی مشک . (از منتهی الارب ). ساطع شدن رایحه ٔ چیزی . (از اقرب الموارد). || (ص ) سخن چین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نَمّام . (اقرب الموارد). ج ، نَمّون ، اَنِمّاء، نُم ّ. || (اِ) نفس . || حرکت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جنبش . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله