ترجمه مقاله

نهاکة

لغت‌نامه دهخدا

نهاکة. [ ن َ ک َ ] (ع مص ) دلیر شدن .(تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). شجاع شدن . (از متن اللغة). دلیر و نهیک گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نهیک و شجاع بودن . (از اقرب الموارد). || غلبه کردن بر کسی . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). چیره شدن بر کسی . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). نهک . (متن اللغة). || فزونی و مبالغه نمودن در طعام خوردن و در دشنام دادن کسی را. (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد) (آنندراج ). نهک . (منتهی الارب ). || همه ٔ شیر پستان دوشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به نهک شود. || لاغر و نزار گردانیدن تب و رنجیده ساختن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به نهک شود. || پوشیدن جامه را تا کهنه و خلقان گردد. (از اقرب الموارد). رجوع به نهک شود.
ترجمه مقاله