ترجمه مقاله

نهرواله

لغت‌نامه دهخدا

نهرواله . [ ن َ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) شهری است از اقلیم دوم به گجرات ، منسوب به نهروال بن هندو، اکنون او را پیرابتن خوانند و در سوابق ایام تمام مملکت گجرات را نهرواله می گفتند و بهو و بهیم از راجه های بزرگ آن ملک بوده اند که گرشاسب به عهد فریدون به محاربات آنان مأمور شده ، چنانکه حکیم اسدی طوسی در گرشاسبنامه گفته :
شهی بود در هند مهراج نام
بزرگی به هرکار گسترده کام
بهو نام خویشی بدش در پناه ...
حکیم فرخی در فتوحات و گشادن شهرها گفته :
چو نهرواله که اندر دیار هند بهیم
ز نهرواله همی کرد بر شهان مفخر.
(از انجمن آرا) (از آنندراج ). نام اصلی گجرات است وآن ولایتی است در هندوستان . (برهان قاطع). اکنون نامش احمدآباد است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). و نیز رجوع به تاریخ جهانگشای ج 2 ص 148 و نزهةالقلوب ج 3 ص 259 و رجوع به نهلواره شود :
گرد سپهت به نهرواله
سهم تو به نهروان ببینم .

خاقانی .


دیگر شهر نهرواله که گویند هر روز پیلان بسیار از آنجا جامه ٔ گازران به صحرا برند. (تاریخ بیهق ص 18).
ترجمه مقاله