ترجمه مقاله

نهشل

لغت‌نامه دهخدا

نهشل . [ ن َ ش َ ] (ع اِ) اسم عربی شقاقل است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). شقاقل . گزر دشتی . (ناظم الاطباء) زردک صحرائی . شقاقل . (برهان قاطع). || گرگ . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). ذئب . (اقرب الموارد) (متن اللغة). || چرغ . (منتهی الارب )(مهذب الاسماء). صقر. (اقرب الموارد) (متن اللغة). || (ص ) پیر کلانسال لرزنده ٔ رعشه رسیده از پیری با اندکی طاقت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). تأنیث آن نهشلة است . (اقرب الموارد) (متن اللغة). || آنکه با ولع غذا خورد که گوئی سخت گرسنه است . (از متن اللغة). رجوع به نهشلة شود.
ترجمه مقاله