ترجمه مقاله

نوائب

لغت‌نامه دهخدا

نوائب . [ ن َ ءِ ] (ع اِ) مصیبت ها. (غیاث اللغات )(ناظم الاطباء). سختی ها. کارهای دشوار. (ناظم الاطباء). ج ِ نائبة. رجوع به نوایب و نائبة شود: هرکه را انیاب نوائب به سموم هموم خسته می گرداند به تریاق اشفاق او تداوی می ساخت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 3). || تب هائی که به طور نوبه آید. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله