ترجمه مقاله

نواسنج

لغت‌نامه دهخدا

نواسنج . [ ن َ س َ ] (نف مرکب ) نواپرداز. نواساز. نواگر. نواطراز. مطرب . (آنندراج ). مغنی .(ناظم الاطباء). || نواشناس . (آنندراج ).
ترجمه مقاله